حسین محمودی اصل اقتصاد دان در گفت و گو با قدس آنلاین در خصوص چرایی لزوم قطع یارانههای پنهان انرژی گفت: یارانههایی که سالها به عنوان یارانههای پنهان در اقتصاد از آن سخن گفته شد، رقم بزرگی است که اهمیت بسیاری در اقتصاد کشور دارد.تنها ۶۰۰هزار میلیارد تومان از ۹۰۰ هزار میلیارد تومان یارانه پنهانی که سالیانه به مصرف دهکهای پر درآمد جامعه میرسد، ناشی از مصرف حاملهای انرژی است.
وی در این باره افزود: یارانههای پنهان بستری را برای برخورداری مصرف کنندگان بیشتر انرژی فراهم کرده و منجر به محروم شدن دهکهای کم برخورداری شد که نیازی به مصرف انرژی بیشتر نداشتند. ۲۳ برابر سهم مصرف بنزین در دهکهای پر درآمد گویای این رقم و عدد بزرگ و عجیب است.
کارشناس مسائل اقتصادی اظهار داشت: تداوم چنین وضعیتی در تضاد با عدالت اجتماعی است لذا رویکرد منطقی به این موضوع باید پیش از گرانیها و تورم ایجاد شده مورد توجه مسؤولان قرار میگرفت. اجرایی کردن افزایش نرخ بنزین و جلوگیری از مصرف انرژی بی رویه یا عدم استفاده از یارانه پنهان به قشر مرفه باید در زمان مناسب یعنی در چند سال گذشته و به صورت تدریجی با شیب ملایمی دنبال میشد تا با به تعادل رسیدن قیمتها، آثار تورمی آن با تورم سالانه کشور خنثی میشد. بدیهی است افزایش نرخ بنزین بعد از تورم سال گذشته، یعنی در زمانی که اقتصاد و بازار در حال نزدیک شدن به ثبات و آرامش بود به معنای از دست دادن فرصتها و تحمیل فشار بیشتر بر مردمی است که درگیر تامین معیشت خود هستند.
حسین محمودی اصل گفت: افزایش نرخ بنزین در زمان مناسب و با شیب مناسب جامعه و اقتصاد کشور را به سمت عدالت و کنترل تورم هدایت میکرد در حالی که افزایش یارانه نقدی ۵۵ هزار تومانی به شصت میلیون جمعیت راهکار قابل قبولی در تامین معیشت گروه های تحت فشار نخواهد بود چرا که محرمانه عمل کردن و تعیین چنین قیمتهایی به صورت یک باره از سوی دولت امکان برآورد کردن میزان نیاز مردم به یارانه نقدی را در رفع تورم احتمالی کاهش داده است؛ بنابراین با توجه به اینکه نمیتوان تورم احتمالی حاصل از افزایش قیمت بنزین را تعیین کرد، نمیتوان درباره کارآمدی یا غیر کارآمدی مبالغ یاد شده اظهار نظر کرد.
وی بیان داشت: اعلام رقم شصت میلیون نفری نیازمندان کمک یارانهای دولت ناشی از افزایش نرخ بنزین بیانگر واقف بودن دولت به وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم است. متأسفانه مسؤولان ما مدیرانی به شمار میروند که بهترین تصمیمها را در بدترین زمان ها میگیرند و با فرصت سوزی، بهترین تصمیمها را به بدترین تصمیم ها تبدیل میکنند.
استاد اقتصاد تصریح نمود: از سوی دیگر دولت باید جوابگوی این موضوع باشد که افزایش نرخ بنزین و کاهش استفاده مردم از خودروی شخصی با تدابیر افزایش ناوگان حمل ونقل عمومی همراه بوده است؟ آیا دولت ظرفیتی به ظرفیت ناوگان عمومی اعم از مترو، اتوبوسرانی یا تاکسیرانی افزوده که با افزایش نرخ بنزین به دنبال کاهش مصرف بنزین است؟ فرض کنیم از شنبه سی درصد جمعیت مایل به استفاده از ناوگان حمل و نقل عمومی شوند و خودروی شخصی خود را به خیابان نیاورند، آیا دولت تدابیری برای جلوگیری از ازدحام جمعیت،صفهای طولانی و اتلاف وقت مردم اندیشیده است؟ متأسفانه عدم ایجاد ظرفیت جدیدی برای ناوگان حمل ونقل شهری بسیار نگران کننده است.
انتهای پیام/
نظر شما